سکوت مایلیکهن در پی اتفاقات اخیر فوتبال شکسته شد. تحلیل خود را نسبت به شرایط موجود اعلام کرد: «همه چیز روشن است. وقتی آقایان علیآبادی، سعیدلو و ساور پا به عرصه انتخابات میگذارند، پر واضح است که امثال من دیگر جایی در چنین انتخاباتی ندارند، چون ما تخصص نداریم. در فوتبال نبودهایم، قهرمانی نداشتهایم، بازی نکردیم، مربی نبودهایم، تحصیلات دانشگاهی ورزشی نداشتهایم؛ همه اینها میگوید که ما نباید باشیم.»
اما وقتی مایلیکهن به ثبتنام در انتخابات اقدام کرد خیلیها او را گزینه سازمان دانستند. وی در واکنش به این موضوع به فوتبال ایران میگوید: تنها چیزی که طی این مدت من را از نظر روحی به هم ریخته و باعث آزارم شده، همین موضوع کذب بود، چون من هیچ وابستگی ندارم. همیشه مستقل بودهام و عضو هیچ حزب یا انجمنی نیستم، حتی عضو انجمن فارغالتحصیلان رشته تربیتبدنی نیستم و از این بابت به خودم میبالم.
او که چند هفتهای بود سکوت را به اعتراض ترجیح میداد، در ادامه راجع به انتخابات فدراسیون تأکید میکند: فوتبال امروز باید به اهل آن سپرده شود. مایلیکهن که حتی از رأی هیات فوتبال رشت نیز محروم ماند، ادامه میدهد: من حتی از حمایت آنها هم محروم شدم، شهری که در واقع محل تولد من است، برگهام را امضا نکردند. البته من ناراحت نشدم.
طبیعی بود که امضا نکنند، چون جایگاه خود را در خطر میدیدند. واقعاً ناراحت نشدم. من همیشه بیزور بودهام اما خدا را شکر میکنم که عزتم را در ازای هیچ چیز معاوضه نکردهام.مایلیکهن که نتوانست به دور نهایی انتخابات راه پیدا کند، ادامه میدهد: «استفاده نکردن از نیروهای متخصص»؛ این همه آن چیزی است که میخواهم آقایان را متوجهاش کنم.
سازمان ورزش چرا باید دست به اقدامی بزند که خاکخوردههای ورزش ترجیح دهند بیرون گود بنشینند و حتی شاهدم بعضیها در سازمان ورزش قصد دارند زودتر از موعد مقرر اعلام بازنشستگی کنند.
وی در توضیح این مسئله تصریح میکند: حضور 2، 3 معاون غیرورزشی همه چیز را به هم ریخته است. آقایان خاکخوردههای ورزش را مجبور به گوشهنشینی میکنند و بعد از طرفی با حضور چند معاون که هرگز در ورزش تخصصی ندارند، مقابل انتقادات موضعگیری هم میکنند.
وی سپس به صراحت از عملکرد علیآبادی انتقاد میکند؛ آقای علیآبادی عملاً 15 ماه است که رئیس فدراسیون فوتبال است و آقای هاشمی فقط عنوان سرپرستی را طی این مدت یدک کشیده است.
به قول خود آقای علیآبادی فوتبال را طی این مدت با 40 درصد توانش اداره کرده است. حالا من یک سئوال دارم؛ آیا اتفاقات 15 ماه گذشته ملاک خوبی برای ارزیابی عملکرد وی به حساب نمیآید؟ ما به فدراسیون فوتبال گذشته انتقادهایی داشتیم. اما در آن زمان نهتنها ریالی از دولت گرفته نمیشد، بلکه در 2 سال آخر این فوتبال بود که به دولت کمک میکرد. اما در طی این 15 ماه چه اتفاقی رخ داد. دولت میلیاردها تومان به فوتبال تزریق کرد اما آقایان قدر سرمایه دولت را ندانستند.
مایلیکهن در بخشی از مصاحبه مفصل خود رئیس سازمان ورزش را با چند سئوال روبهرو میکند؛ کار وی در خصوص حضورش در انتخابات غیرقانونی نیست اما از بعد مدیریتی بهتر است چندین سئوال را مطرح کنم. طی 15 ماه اخیر در حوزه مدیریتی پرسپولیس و استقلال چند بار شاهد تغییرات بودیم؟ چرا مقداد نجفنژاد میآید و میرود. خانم شایق هم همین طور. چرا امیدوار رضایی آمد و رفت؟ بهمنی چرا آمد که با آن شکل خاص برود؟ خطیب و انصاریفرد هم همین طور.
چرا کاشانی را آوردند، در حالی که خبر دارم تحت فشارهایی قرار گرفته است. مصطفوی هم همینطور. چرا دنیزلی و آریهان باید بالغ بر میلیاردها تومان پول بگیرند و بروند؟ اگر قرار بود آقایان تنها یک یورو از بدهی سنگین رافائل را از بودجه شخصی بپردازند آیا باز هم تصمیمات را همینطور عجولانه اتخاذ میکردند؟
از این گذشته بهترین تیمملی ما در جام ملتهای آسیا نابود شد. تیمی که بیش از 90 نفر همراه داشت باید هم نتیجه نمیگرفت. وقتی دکترهایی که تا دقیقه 90 یار و همراه تیمملی بودند را به راحتی حذف کردند تا از آمریکا یک فیزیوتراپ مستقیماً در مالزی روی نیمکت تیمملی بنشیند، معلوم است که عاقبت به چنین سرنوشتی دچار میشوند. وی ادامه میدهد: تیم امید ما در گروهی که میتوانست به المپیک صعود کند در همان مرحله اول حذف شد.
مربی خارجیاش تمام حق و حقوقش را بابت این حذف گرفت و بعد هم سر از باشگاه دیگری درآورد؟ این سئوالات را آقایان باید جواب بدهند، چون همه این اتفاقات در طی این 15 ماه اخیر رخ داده. ضمن اینکه 40 درصد توان آقای علیآبادی بوده. اگر قرار باشد فوتبال در آینده 20 درصد دیگر هم مظلوم واقع شود اصلاً معلوم نیست چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
او در رابطه با شایعه موضوع فشار آوردن به هیأت استانها مبنی بر رأی به فردی خاصی تأکید میکند: البته این مسئله را به این شکل که بخشنامهای صادر کنند و به استانها بفرستند قبول ندارم اما درست همان روزی که ناگهان آقایان تصمیم گرفتند وارد عرصه فوتبال شوند، رئیس هیأت فوتبال یکی از استانها به من زنگ زد و گفت من تحت فشار هستم که به گزینههای سازمان رأی بدهم.
معتقدم انتخابات روال طبیعیاش را طی نکرد. کمیته انتقالی باید نامزدهای حائز شرایط را به مجمع معرفی میکرد اما این اتفاق رخ نداد. همه چیز از قبل سازمانیافته بود و آدمها براساس سمتی که داشتند امضاهای خود را جمعآوری کردند، و اگر نه که مطمئن هستم آقایان کفاشیان، علیآبادی، ساور و سعیدلو نمیتوانستند حتی نیمی از حد نصاب امضاها را نیز جمع کنند.
مایلیکهن اما در نهایت به نتایج انتخابات خوشبین است: با همه این حرفها من خوشبین هستم. فقط از این بابت که در روز 23 مهرماه رأیها به صورت مخفی نوشته میشود و بعد از اینکه رئیس فدراسیون فوتبال تعیین شد، دیگر هیچ خطری متوجه هیأتها نیست.